1.22.2011

وصیت لقمان حکیم به پسرش

*پسرم! با کسی که شکمش را بیشتر از کتاب هایش دوست دارد ، دوستی مکن*

*پسر! اخبار را از منابع مختلف بگیر. جمع بندی اش با خودت. مخاطب دائمی یک
رسانه بودن آدم را به حماقت می کشاند*

*پسرم! پیش از استخدام در اداره های دولتی ، “پاور پوینت” را فرابگیر*

*پسرم! اگر توانستی استخدام شوی، در اداره با دو کس رفیق شو آنچنان که دانی**.*
*آبدارچی و یکی از بچه های حراست. هرکدام باشد توفیری نمی کند.*

*هان ای پسر! خواستی در مملکت خودمان درس بخوانی بخوان. خواستی فرنگ بروی برو.
اما اگر ماندی از فرنگ ، اگر رفتی از مملکتت بد نگو *

*پسرم! گوجه را از نارمک بخر، شنیده ام ارزان است**.*

*پسرم! هیچ گاه از دانشگاه های هاروارد ، ماساچوست و بوستون مدرک نگیر. برایت
حرف در میارن. مگه آزاد رودهن چشه؟*

*پسرم! نامزد انتخابات شدی ، اول یا داماد لُرها شو یا تُرک ها که تو را در
انتخابات تنها نگذارند*

*پسرم! شهر ما خانه ما! نه نه نه! نمی خواد عزیزم. شهرشون خونه خودشون. اول
اتاقت رو از این ریخت در بیار*

No comments:

Post a Comment